دلم برای شما غرق آه و غم شده است
نسیم رحمتتان باز شاملم شده است
دعای فاطمه در حق من اثر کرده
غلامی در این خانه قسمتم شده است
به قدر دانه ی ارزن کسی مرا نخرید
به جز شما چه کسی سایه ی سرم شده است؟
به هر کجا که روم باز پر کشم اینجا
کبوتر دل من جلد این حرم شده است
کسی که قطره ی اشکی برای تو ریزد
به چشم حضرت زهرا چه محترم شده است
همین که هر شب جمعه میان بزم عزا
رسد کسی, به یقین شامل کرم شده است
همیشه روسیهان نیز پیش تو شاهند
که خوب و بد به بساطت شبیه هم شده است
ز کودکی در این خانه نوکری کردم
گدایی در این خانه عزتم شده است
از آن زمان که پدر بین روضه ها بردم
غلام کوی ابالفضهل, شهرتم شده است
بهای گریه ی بر تو بود بهشت برین
که گریه بهر عزایت تجارتم شده است
خدا کند که بمیرم به پای شش گوشه
فقط همین به خدا, حرف آخرم شده است
ميلاد الياسوند